بهترین دوست مادرست
مادرم وقتی رفت،
آسمان طوسی شد،
همه چی طوسی شد،
روح در غربت تنهایی باغ،
باغ در غربت تنهایی گل،
گل بدون گلبرگ،
ومن خسته که در غربت آن روح بلند
دست در دست کلام و غزل حافظ عشق
به تفال با او،
در کنار چمن مزرعه خاطره ها
وزش باد به نجوای دل و جان آمد:
بوسه ای از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت .
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا بوصالش نرسیدیم و برفت